گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد سيزدهم
گفتگوي موسی (ع) با فرعون




قرآن کریم در آیات چهل و هفتم و چهل و هشتم سورهي طه به پیامهاي پنجگانهي موسی و هارون به فرعون اشاره میکند و
میفرماید: 47 و 48 . فَأْتِیَاهُ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرءِیلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنکَ بِئَایَۀٍ مِّن رَّبِّکَ وَالسَّلمُ عَلَی مَنِ اتَّبَعَ
الْهُدَي إِنَّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنَآ أَنَّ الْعَذَابَ عَلَی مَن کَذَّبَ وَتَوَلَّی پس به سراغ او بروید و بگویید: در واقع ما فرستادگان پروردگار توایم؛
پس بنی اسرائیل (: فرزندان یعقوب) را با ما بفرست، و آنان را عذاب مکن؛ بیقین با نشانهاي (معجزهآسا) از جانب پروردگارت به
صفحه 19 از 113
سوي تو آمدیم، و سلام بر کسی که از هدایت پیروي کند.* در حقیقت ما به سویمان وحی شده که: عذاب بر کسی است که
نکتهها و اشارهها: 1. در فرمان خدا به موسی و هارون پنج نکته وجود دارد: اول مربوط «. (آیات الهی را) دروغ انگارد و روي برتابد
به اصل مأموریت، دوم مربوط به محتواي مأموریت، سوم مربوط به دلایل آن، چهارم تشویق مخالفان و پنجم هشدار و تهدید
ما فرستادگان پروردگارمان » : مخالفان. 2. در این آیات به موسی و هارون فرمان داده شد که به جاي آن که به فرعون بگویند
تا عواطف فرعون را برانگیزند و او را متوجه «. ما فرستادگان پروردگار تو هستیم » : بگویند ،«. هستیم
ص: 57 سازند که پروردگاري دارد، پس بدون جهت ادعاي ربوبیّت نکند. 3. هر چند مأموریت موسی مخصوص قوم بنی اسرائیل
نبود و او براي هدایت فرعونیان و حتی خود فرعون نیز آمده بود، اما در این آیات بیان شده که موسی از فرعون خواست بنیاسرائیل
را رها سازد و عذاب نکند؛ زیرا نجات بنیاسرائیل مهمتر بود. 4. موسی و هارون با دلیل و معجزه به سوي فرعون رفتند، تا او را به
صورت منطقی و استدلالی دعوت کنند. 5. در این آیات اشاره شده است که موسی و هارون از روش تشویق و هشدار براي هدایت
فرعون استفاده کردند. نخست به او سلام و بشارت سلامتی دادند و سپس به او هشدار دادند که هر کس آیات الهی را تکذیب کند
در این آیات به درود یا سلامتی در دو جهان اشاره دارد. مژدهي سلامتی و نجات از « سلام » . و روي برتابد مستحق عذاب است. 6
ناراحتیها، رنجها و عذابهاي دردناك و مشکلات فردي و اجتماعی براي کسانی که از نور هدایت پیروي میکنند. 7. موسی و
هارون همچون پزشکی که به بیمار خود مژدهي سلامتی و هشدار میدهد، به فرعون هشدار دادند که اگر از برنامهي الهی روي
برتابد واز داروي هدایت استفاده نکند، عذاب خواهد شد. البته این به معناي برخورد خشونتآمیز با فرعون نبود، بلکه بیان این
واقعیت بود که پیآمد تکذیب آیات الهی عذاب است. آموزهها و پیامها: 1. نجات ملتهاي مستضعف سرلوحهي برنامههاي
رهبران الهی است. 2. از روش بشارت و هشدار، براي هدایت افراد استفاده کنید. 3. هدایت دشمنان را با دلیل و منطق آغاز کنید.
*** ص: 58 قرآن کریم در آیات چهل و نهم تا پنجاه و دوم سورهي طه گفتمان موسی با فرعون را
52 . قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یمُوسَی قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَي قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَی - بیان میکند و میفرماید: 49
پروردگار ما » : گفت *«؟ اي موسی، پس پروردگار شما کیست » : قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی فِی کِتبٍ لَّایَضِلُّ رَبِّی وَلَا یَنسَ ی (فرعون) گفت
پس حال گروهها (و » : فرعون) گفت ) *«. کسی است که به هر چیزي، آفرینشی (در خور) او عطا کرده؛ سپس راهنمایی نموده است
علم آن در کتابی، نزد پروردگارم است؛ پروردگارم گمراه نمیشود و فراموش » : موسی) گفت ) *«!؟ نسلها) ي نخستین چیست
نکتهها و اشارهها: 1. قرآن کریم در بین آیات قبل و این دسته از آیات مطالبی از سرگذشت موسی بیان نکرده و مستقیماً «. نمیکند
به سراغ گفتمان موسی و فرعون رفته است. این روش قرآن در قصهگویی است که معمولًا مطالب آموزنده و مهم را بیان میکند و
مطالب جزئی و غیر مهم را رها میسازد. 2. از مجموع آیات و سخنان مفسران روشن میشود که موسی پس از دریافت فرمان
رسالت خود و وزارت هارون، همراه با دستور العمل الهی، به طرف کاخ فرعون حرکت میکند و پس از رفع مشکلات وارد کاخ
او میشود و همان مطالبی را که خدا به او آموخته بود، به فرعون میگوید و معجزات خود را به او ارائه میکند و به او بشارت و
3. در این آیات بیان شده که فرعون مغرورانه با آنان رفتار کرد و «1» . هشدار میدهد، اما فرعون تکبّر میورزد و تسلیم نمیشود
حتی، ص: 59 حاضر نشد بگوید: پروردگار من (که شما مدعی آن هستید) کیست؟ بلکه گفت:
پروردگار شما کیست؟ و با زیرکی پروردگار جهانیان را منکر شد و آن را خداي موسی و هارون نامید، چون او خود را پروردگار
4. موسی در این آیات پروردگار خود را در دو جملهي کوتاه و با اشاره به دو اصل اساسی معرفی «1» . والاتر از همه میدانست
کرد. نخست به آفرینش کامل موجودات و تأمین نیازمنديهاي آنان اشاره کرد و سپس به هدایت و رهبري موجودات که اینها
همه نشانه و دلیلی براي شناخت خداست. یعنی موسی به فرعون فهماند که جهان منحصر به تو و سرزمین مصر و عصر حاضر نیست
در این جا اعم از هدایت تکوینی و تشریعی است؛ یعنی خدا موجودات « هدایت » و آفرینندهي همه، پروردگار است. 5. مقصود از
صفحه 20 از 113
جهان را آفریده است و وسایل و نیازمنديهاي آنها را در اختیارشان قرار داده و راه استفاده از آنها را نیز به آنان الهام کرده است و
بعد از آن انسانها را به وسیلهي پیامبران هدایت کرده و قانون و برنامه در اختیار بشر قرار داده تا به مقصد و هدف خویش برسند؛
براي مثال، خدا حیوانات را آفرید و وسایل تولید مثل و دفاع و تغذیه را در اختیار آنان گذارد، سپس به آنها آموخت که «2»
چگونه از این موارد استفاده کنند و از میان آنها به انسان که عقل دارد، وحی الهی را عنایت کرد تا با استفاده از آن وسایل و این
پس تکلیف پیشینیان ما چه » : برنامهي تشریعی الهی، به تکامل خویش ادامه دهد و به هدف نهایی خلقت نایل شود. 6. فرعون گفت
مفسران در مورد مقصود فرعون از این جمله چند تفسیر نمودهاند: نخست آن که، چون موسی مخالفان توحید را مشمول «؟ میشود
عذاب الهی ص: 60 دانست، فرعون پرسید پس چرا نسلهاي گذشتهي ما که مشرك بودند، مشمول
این عذاب نشدند؟ دوم این که، چون موسی خدا را پروردگار همهي جهانیان معرفی کرد، فرعون پرسید پس چرا نیاکان ما این خدا
و سوم این که چون موسی اشاره کرد که هرکس از فرمان خدا سرپیچی کند، مجازات میشود، فرعون تلاش «1» ؟ را نمیپرستیدند
کرد که با شُبْهه پراکنی، احساسات مردم را در مورد نیاکان خود و بر ضد موسی برانگیزد و از این رو پرسید: پس تکلیف نیاکان ما
که مشرك شدند، چه میشود؟ اگر موسی در برابر این پرسش جواب منفی میداد، مخالف عقیدهي خود سخن گفته بود و اگر
جواب مثبت میداد، مردم بر ضد او تحریک میشدند، اما موسی با زیرکی خاصی جلوي سوء استفادهي فرعون را گرفت و به
به نظر میرسد که تفسیر سوم با ظاهر آیه و حالت مبارزهي «. علم این مطلب نزد پروردگار من است » صورت کلی پاسخ داد که
موسی و فرعون سازگارتر است. 7. در این آیات بیان شده که پروردگار فراموشکار نیست و نیز گمراه نمیشود؛ یعنی هیچ گونه
. اشتباهی از او سر نمیزند و دقیقاً به حساب بندگانش رسیدگی مینماید و بر همه چیز احاطهي علمی دارد. آموزهها و پیامها: 1
رهبران الهی آماده باشند که به پرسشها و شبههپراکنیهاي مخالفان پاسخ دهند و با زیرکی اجازه ندهند که مردم را علیه آنان
تحریک کنند. 2. پروردگار، همهي موجودات را هدایت تکوینی و تشریعی کرده و وسایل لازم را در اختیار آنها گذاشته است و به
احوال آنها احاطهي علمی دارد. *** ص: 61 قرآن کریم در آیات پنجاه و سوم تا پنجاه و پنجم
55 . الَّذِي جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَسَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا - سورهي طه به معرفی پروردگار و بیان معاد میپردازد و میفرماید: 53
وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوجاً مِن نَّبَاتٍ شَتَّی کُلُواْ وَارْعَوْاْ أَنْعمَکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیتٍ لِّأُولِی النُّهَی مِنْهَا خَلَقْنکُمْ وَفِیهَا نُعیدُکُمْ
وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَي (همان) کسی که زمین را براي شما بستري (براي استراحت) قرار داد؛ و براي شما راههایی در آن پدید
آورد؛ و از آسمان، آبی را فرو فرستاد و بدان انواع (جفتهاي) گوناگون گیاهان را برآوردیم.* بخورید؛ و دامهایتان را بچرانید؛
مسلّماً در آن (ها) نشانههایی براي صاحبان اندیشه است.* شما را از آن (زمین) آفریدیم؛ و شما را در آن باز میگردانیم؛ و بار
دیگر (در قیامت) شما را از آن بیرون میآوریم. نکتهها و اشارهها: 1. روش قرآن کریم آن است که قصهها و سرگذشت پیامبران
پیشین را بیان و در هر بخش به نتایج تربیتی و عقیدتی آن اشاره میکند. این آیات نیز در همین راستاست؛ یعنی در آیات قبل
سخنان موسی علیه السلام در مورد معرفی پروردگار بیان شد و اینک قرآن کریم در این آیات سخنان موسی را پی میگیرد و به
2. در این آیات به چهار بخش از نعمتهاي الهی که نشانههاي پروردگار را در بر دارد، «1» . معرفی کامل پروردگار میپردازد
اشاره شده است: ص: 62 الف) محل آرامش بودن زمین که همچون گهوارهاي در حال حرکت
اما امنیت و آسایش سرنشینان خود را به برکت نیروي جاذبه و هواي اطراف آن فراهم میسازد. ب) راههایی که مناطق «1» است
مختلف زمین را به یکدیگر پیوند میدهد و با وجود کوهها، درّهها، رودها و دریاها، اجازه میدهد که انسان به مقصد برسد. ج)
آب باران که از آسمان فرود میآید و مایهي حیات و برکات است. د) رویش گیاهان مختلف در زمین که مواد غذایی انسان و
میتواند اشاره به اصناف و انواع گیاهان و یا « ازواج » حیوانات و بخشی از نیازهاي دارویی و پوشاکی ما را تأمین میکند. 3. واژهي
است و در این جا به معناي عقل و دانشی است که انسان « منع » نُهی در اصل به معناي » .4 «2» . اشاره به مسئلهي زوجیّت گیاهان باشد
صفحه 21 از 113
5. در حدیثی از «3» . را از زشتیها منع میکند و اشاره به آن است که تفکر و اندیشهي مسئولانه میتواند این واقعیات را درك کند
پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند: بهترین شما صاحبان اندیشه هستند. از ایشان پرسیدند: صاحبان اندیشه چه
کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: کسانی که داراي اخلاق نیکو و عقلهاي وزین هستند و صله رحم و نیکی به پدر و مادر و کمک
به فقرا، همسایگان نیازمند و یتیمان میکنند، کسانی که گرسنگان را ص: 63 سیر مینمایند و صلح
6. در حدیث دیگري از امام صادق علیه «1» . را در جهان میگسترانند، و در حالی که مردم در خواب غفلتاند نماز برپا میدارند
البته روشن است که اینگونه احادیث «2» . السلام حکایت شده که در مورد این آیه فرمودند: به خدا قسم، صاحبان اندیشه ما هستیم
مصداق کامل صاحبان اندیشه را بیان میکند، ولی مطلب آیه منحصر در آنها نیست. 7. آیهي اخیر اشارهاي جالب و کامل به معاد
دارد، و با تعبیري گویا و فشرده از گذشته، حال و آیندهي انسان خبر میدهد که همهي شما را از خاك آفریدیم و همه میمیرید و
به خاك بازمیگردید، سپس همگی شما را بار دیگر برمیانگیزیم و حیات مجدد میدهیم. 8. در مورد آفرینش انسان از خاك دو
تفسیر وجود دارد: یکی آن که همهي انسانها از حضرت آدم به وجود آمدند و او از خاك آفریده شد؛ و دوم آن که همهي
. آموزهها و پیامها: 1 «3» . انسانها از مواد غذایی استفاده میکنند که از عناصر خاك به وجود آمده است، پس همه از خاك هستند
پروردگار شما کسی است که چهار نعمت بزرگ محل سکونت و آرامش، راههاي ارتباطی، آب و فراوردههاي کشاورزي را در
2. صاحبان اندیشه، نشانههاي الهی اختیار شما گذاشت (تا پرورش یابید و تکامل پیدا کنید). ص: 64
را در زمینِ آرام و رویش گیاهان و نعمتهاي خدا ببینند. 3. در گذشته، حال و آیندهي خویش بنگرید و تفکر کنید (تا معادباور
شوید). *** قرآن کریم در آیات پنجاه و ششم تا پنجاه و هشتم سورهي طه به واکنش منفی فرعون و تهمتهاي او به موسی علیه
58 . وَلَقَدْ أَرَیْنهُ ءَایتِنَا کُلَّهَا فَکَ ذَّبَ وَأَبَی قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِ نَا بِسِحْرِكَ یمُوسَی - السلام اشاره میکند و میفرماید: 56
فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَکَ مَوْعِداً لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَآ أَنتَ مَکَاناً سُويً و بیقین تمام نشانههاي (معجزه آساي) خود را به او
اي موسی! آیا به سوي ما آمدهاي تا با سحر خود، ما را از سرزمینمان » : نمایاندیم، و [لی تکذیب کرد و سر باز زد.* (فرعون) گفت
بیرون کنی؟!* و قطعاً (هم) سحري همانند آن براي تو خواهیم آورد! پس وعدهگاهی (در) مکانی یکسان، بین ما و بین خود قرار
نکتهها و اشارهها: 1. در این بخش از آیات به مرحلهي دیگري از مبارزهي موسی با فرعون اشاره «. ده که ما و تو از آن تخلّف نکنیم
شده است که همان مرحلهي انکار، تهمت سحر زدن و فضاسازي علیه موسی است. این روش معمولی مستکبران کفرپیشیه است که
هنگامی که نمیتوانند در برابر منطق و دلایل و معجزات پیامبران ایستادگی کنند، معجزات را انکار، و پیامبران را متّهم به جادوگري
تمام معجزاتی است که تا آن زمان از ،«. همهي آیات و نشانههاي خود را به فرعون نشان دادهایم » 2. مقصود از عبارت «1» . میکنند
موسی هویدا شده بود، ص: 65 همچون عصا و دست سفید و محتواي جامع دعوت که دلیل حقانیّت
3. فرعونیان از قوم بنیاسرائیل به عنوان بردگان خویش استفاده میکردند و در همان حال مواظب بودند که این قوم، «1» . او بود
قدرتمند و آزاد نشوند، تا حکومت مصر را در خطر قرار دهند؛ از این رو گاهی پسران بنی اسرائیل را میکشتند. و اکنون که موسی
براي آزادسازي بنیاسرائیل آمده بود، فرعون این مطلب را خطري براي کشور به شمار آورد. 4. فرعون در تهمت دوم خود به
موسی گفت: تو قصد براندازي و توطئه داري و میخواهی ما را از میهنمان بیرون کنی. این همان حربهاي است که همهي طاغوتها
و استعمارگران در طول تاریخ از آن استفاده میکنند؛ یعنی هرگاه خود را در مقابل مخالفانشان عاجز میبینند، به فضاسازي و
تحریک مردم روي میآورند و بهانهي تهدید کشور را پیش میکشند و مخالفان را به توطئهي براندازي و خیانت به مردم و میهن
متّهم میکنند تا با استفاده از احساسات میهندوستانهي مردم آنان را علیه مخالفان خویش تحریک کنند. 5. فرعون نخست موسی را
متّهم به جادوگري کرد و بلافاصله او را به مبارزه با ساحران دربار دعوت نمود؛ یعنی اولًا، مقام موسی را از نبوت به جادوگري تنزّل
داد و ثانیاً، عملًا او را به مبارزه با جادوگران کشاند تا به مردم نشان دهد که او نیز همچون بقیهي ساحران است. فرعون چنان با
صفحه 22 از 113
را « مکان سوّي » ، زرنگی و سرعت این مطالب را بیان کرد که موسی چارهاي جز قبول نداشت. 6. فرعون، براي مبارزهي جادوگران
پیشنهاد کرد. مقصود او آن بود که فاصلهي موسی و فرعون نسبت به آن مکان و یا فاصلهاش نسبت به مردم شهر یکسان باشد؛ یعنی
محلی در مرکز شهر باشد و یا این که ص: 66 سرزمینی مسطح باشد که همگان بر آن اشراف دارند.
آموزهها و پیامها: 1. برخی مستکبران، اگر همهي نشانهها و معجزات «1» . البته ممکن است همهي این معانی مقصود این تعبیر باشد
الهی را ببینند، باز هم ایمان نمیآورند. 2. روش طاغوتها، فضاسازي و تهمت زدن به مردان الهی است (پس شیوههاي آنها را
بشناسید و براي پاسخگویی آماده شوید). *** قرآن کریم در آیات پنجاه و نهم و شصتم سورهي طه به تعیین زمان مبارزهي موسی
با جادوگران وتلاش فرعون اشاره میکند و میفرماید: 59 و 60 . قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَۀِ وَأَن یُحْشَرَ النَّاسُ ضُ حیً* فَتَوَلَّی فِرْعَوْنُ
و *«. وعدهگاه شما روز آرایش (: عید) باشد؛ و (روزي) که مردم نیمروز گردآوري شوند » : فَجَمَعَ کَیْدَهُ ثُمَّ أَتَی (موسی) گفت
فرعون (از آن مجلس) روي برتافت و نقشه (ها) یش را جمع کرد؛ سپس آمد. نکتهها و اشارهها: 1. موسی با کمال خون سردي روز
روز عیدي بود « روز زینت » تعطیلی را براي مبارزه با ساحران تعیین کرد تا همهي مردم بتوانند در صحنه حاضر شوند. 2. مقصود از
که ما دقیقاً زمان آن را نمیدانیم، ولی در آن روز، مردم کار و کسب خود را تعطیل میکردند و آمادهي شرکت در مجالس
میشدند. 3. در این آیات بیان شده که فرعون نیرنگها و طرحهاي خود را جمعآوري کرد و در روز موعود به صحنه آورد، اما در
سورهي اعراف و شعراء این قطعهي تاریخی توضیح داده شد که فرعون پس از جدا شدن از موسی، تفسیر قرآن مهر جلد سیزدهم،
ص: 67 جلساتی با مشاوران خود تشکیل داد و از سراسر مصر جادوگران را فراخواند و به آنها وعدهي پاداش فراوان داد تا با موسی
مبارزه کنند. آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی از مبارزه با طاغوتها و جادوگران خرافه پرست بیمناك نشوند و مردانه به میدان
بیایند. 2. ابتکار عمل را از دشمن بگیرید و براي مبارزه با خرافهپرستان و براي افشاي آنها، روزي را انتخاب کنید که بتوانید مستقیم
با مردم روبهرو شوید. 3. طاغوتها براي مبارزه با حقپرستان، با تمام وجود به صحنه میآیند (پس شما نیز آماده شوید). *** قرآن
کریم در آیات شصت و یکم تا شصت و چهارم سورهي طه به سخنان بیدارگرانهي موسی با ساحران و تزلزل آنها و تلاش متّحد
64 . قَالَ لَهُم مُّوسَی وَیْلَکُمْ لَاتَفْتَرُواْ عَلَی اللَّهِ کَ ذِباً فَیُسْحِتَکُم بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَي - فرعونیان اشاره میکند و میفرماید: 61
فَتَنزَعُواْ أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ وَأَسَرُّواْ النَّجْوَي قَالُواْ إِنْ هذَانِ لَسحِرنِ یُریدَانِ أَن یُخْرِجَ اکُم مِّنْ أَرْضِ کُم بِسِحْرِهِمَا وَیَذْهَبَا بِطَریقَتِکُمُ الْمُثْلَی
واي بر شما! دروغ بر خدا نبندید، که شما را » : فَأَجْمِعُواْ کَیْدَکُمْ ثُمَّ ائْتُواْ صَفّاً وَقَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَی موسی به آن (ساحر) ان گفت
و (ساحران) در مورد کارشان بین خود به نزاع *«. با عذابی ریشه کن میسازد؛ و بیقین کسی که [بر خدا دروغ بست، نومید گشت
مسلماً این دو، ساحرانی هستند که میخواهند با سحرشان » : برخاستند؛ و رازگویی (خود) را پنهان میداشتند.* (فرعونیان) گفتند
شما را از سرزمینتان بیرون کنند و مذهب نمونهي شما را از بین ببرند.* پس نقشه (ها) یتان را جمعآوري کنید، سپس در صفی
ص: 68 «. (واحد به میدان) آیید، و بیقین امروز کسی که برتر شود، رستگار (و پیروز) شده است
نکتهها و اشارهها: 1. در روز مبارزهي موسی با ساحران سه گروه در میدان بودند: جادوگران که طبق نقل مفسران، تعداد آنان بین
. فرعون و اطرافیان او و مردم تماشاچی؛ اما در طرف مقابل، فقط موسی و هارون بودند. 2 «1» ، 72 تا 400 نفر یا بیشتر بوده است
موسی نخست با سخنانی بیدارگرانه، ضربهاي کوبنده بر وجدان جادوگران زد و گروهی از آنان را از خواب غفلت بیدار ساخت. او
به آنان یادآور شد که اگر کسی براي خدا شریک قایل شود و به فرستادهي او نسبت سحر دهد و فرعون را معبود خود بپندارد،
مسلماً زیان کرده و گرفتار عذاب الهی میشود. 3. سخنان بیدار گرانهي موسی، قاطعیت، وقار و سادگی او چنان بر دلها اثر کرد
که در صحنهي مبارزه ولولهاي افتاد و گروهی از ساحران در مورد موسی به تردید افتادند و در گوشی به همدیگر میگفتند شاید او
4. طرفداران فرعون پس از آن که تردید و کشمکش ساحران را دیدند، به تقویت روحیه و تحریک آنان «2» . پیامبر باشد
پرداختند و بار دیگر تهمت جادوگري به موسی و هارون زدند و حسّ میهندوستی ساحران را تحریک کردند. 5. در این آیات بیان
صفحه 23 از 113
شده که فرعونیان در این جا سه تهمت به موسی و هارون زدند: نخست آن که گفتند: آنان جادوگرند؛ دوم آن که گفتند: آنها
میخواهند شما را از میهنتان بیرون کنند و سوم آن که آنها میخواهند آیین عالی شما را از میان ببرند و با مقدّسات شما بازي
چرا که «. در صف واحدي قرار گیرید و اتحاد خود را حفظ کنید » : کنند. 6. در این آیات بیان شده که فرعونیان به ساحران گفتند
میدانستند این اتحاد رمز پیروزي است. ص: 69 آموزهها و پیامها: 1. هر کس بر خدا دروغ بندد، در
نهایت گرفتار شکست و ناامیدي و زیانکاري میشود. 2. هشدارهاي الهی را بیان کنید، که ممکن است در دل برخی از مخالفان
حق اثر کند و آنها را بیدار سازد. 3. طاغوتیان از شیوههاي تحریک حسّ میهندوستی و تهمت مخالفت با آیین و جادوگري استفاده
میکنند (پس براي مقابله با آنان آماده باشید). 4. اهل باطل آیین خود را عالی و نمونه میخوانند و در صف واحد با شما مبارزه
میکنند (پس شما نیز در دین حق متحد باشید). ***
حقیقت سحر چیست؟
قرآن کریم در آیات شصت و پنجم و شصت و ششم سورهي طه به مبارزهي موسی و جادوگران و سحر خیالانگیز آنان اشاره
کرده، میفرماید: 65 و 66 . قَالُواْ یمُوسَی إِمَّآ أَن تُلْقِیَ وَإِمَّآ أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَی قَالَ بَلْ أَلْقُواْ فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِ یُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن
اي موسی! یا این که (تو اول عصایت را) میافکنی، و یا این که (ما) نخستین کسی باشیم که » : سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَی (ساحران) گفتند
و ناگهان ریسمانهایشان و عصاهاي آنان بر اثر سحرشان در خیال او (چنان) «. بلکه (شما) بیفکنید » : موسی) گفت ) *«!؟ میاندازیم
مینمود، که آنها در جنبوجوشند! نکتهها و اشارهها: 1. در اثر سخنان تحریکآمیز فرعونیان و تهمتهاي آنها، جادوگران همگی
مصمم شدند که با موسی مبارزه کنند و از این رو به او پیشنهاد کردند که مبارزه شروع شود. 2. ساحران به موسی پیشنهاد کردند
که نخست او شروع کند و گرنه آنها ص: 70 شروع کنند. این پیشنهاد جادوگران یا به خاطر آن بود
که اعتماد به نفس خود را در برابر مردم اظهار کنند و بگویند که ما آنقدر توانمندیم که براي ما تفاوتی ندارد که چه کسی شروع
کند و یا این براي احترام به موسی علیه السلام بود. برخی از مفسران معتقدند که همین احترام آنها به موسی بعداً زمینهساز هدایت و
3. موسی علیه السلام به ساحران گفت اول آنها وسایل سحرشان «1» . نجات آنان شد و از این رو توفیق پیدا کردند که ایمان بیاورند
را بیندازند؛ چون اولًا او به پیروزي خود اطمینان داشت؛ ثانیاً، میدانست که معمولًا در این مبارزات کسی پیروز میشود که پیشقدم
نمیشود. و ثالثاً، این دعوت موسی از ساحران مقدمهي آشکار شدن حق بود و این مقدمه واجب به شمار میآمد. 4. ساحران زیاد
بودند و عصاها و طنابهاي زیادي داشتند که مواد شیمیایی همچون جیوه داخل آنها ریخته بودند که در اثر حرارت به نظر
میرسید که حرکت میکنند و یکباره همهي اینها را به وسط میدان انداختند و صحنهي عجیب، وحشتآور و خیالانگیزي را به
در اصل به « سحر » . وجود آوردند و غریو شادي فرعونیان برخاست و گروهی از وحشت فریاد زدند و خود را عقب کشیدند. 5
معناي هر کار و چیز لطیف و دقیق است که خاستگاهش پنهان باشد، اما در اصطلاح به کارهاي خارق العادهاي میگویند که با
استفاده از وسایل مختلفی انجام میگیرد؛ گاهی به صورت نیرنگ و چشم بندي و تردستی و گاهی همراه با تلقین است و گاهی با
البته سحر از نظر اسلام ممنوع و «2» . استفاده از خواص فیزیکی و شیمیایی برخی اجسام و گاهی از طریق ارتباط با شیطانها و جنها
از گناهان کبیره به شمار میآید. ص: 71 آموزهها و پیامها: 1. اگر به مردان الهی احترام بگذارید،
زمینهساز توفیق و هدایت شما میشود. 2. برخی اقسام جادوگري نوعی خیال انگیزي است که با استفاده از نیرنگ صورت میگیرد
(پس فریب ساحران را نخورید). *** قرآن کریم در آیات شصت و هفتم و شصت و هشتم سورهي طه به بیمناك شدن موسی و
دلداري خدا به او اشاره میکند و میفرماید: 67 و 68 . فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَۀً مُّوسَی قُلْنَا لَاتَخَفْ إِنَّکَ أَنتَ الْأَعْلَی و موسی در دل
در اصل به « أوجَسَ » . نترس، که تنها تو برتري. نکتهها و اشارهها: 1 » : خود ترسی احساس کرد (که مبادا مردم گمراه شوند.)* گفتیم
صفحه 24 از 113
معناي صداي پنهان است و در این جا به معناي احساس پنهانی و دورنی است و از تعبیرات آیه استفاده میشود که ترس موسی،
2. موسی با این که پیامبر الهی بود، اما ترسید، ولی ترس او از صحنهي رعبانگیز جادوگري نبود، «1» . سطحی و اندك بوده است
بلکه او بیمناك بود که مبادا مردم تحت تأثیر این صحنه واقع شوند و جذب فرعونیان شوند، به طوري که بازگرداندن آنها آسان
ص: 72 آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی (نگران سرنوشت مردم خود باشند، ولی) از «2» . نباشد
دشمن نهراسند. 2. مأموران و فرستادگان الهی در نهایت پیروز میشوند. *** قرآن کریم در آیهي شصت و نهم سورهي طه به
معجزهي عصاي موسی و شکست ساحران اشاره میکند و میفرماید: 69 . وَأَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ مَا صَ نَعُواْ إِنَّمَا صَنَعُواْ کَیْدُ سحِرٍ
وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَی و آنچه را در دست راستت هست بیفکن، تا آنچه را با زیرکی ساختهاند به سرعت ببلعد؛ در حقیقت
نکتهها و اشارهها: 1. این «. آنچه را بازیرکی ساختهاند، نیرنگ جادوگر است؛ و ساحر هر کجا آید رستگار (و پیروز) نخواهد شد
و مستقیماً نفرمود که عصاي خودت را بیفکن. این تعبیرات ،«. به موسی گفتیم آنچه را در دست راست داري بیفکن » آیه میگوید
شاید به عنوان بیاعتنایی به عصا باشد؛ یعنی عصا بودن مهم نیست، مهم اراده و فرمان خداست که اگر او اراده کند هر چه در دست
2. در این آیه به یکی از تفاوتهاي معجزه با «1» . داري معجزهآسا و با سرعت و مهارت، افسونهاي ساحران را میرباید و میبلعد
سحر، یعنی قابل شکست بودن سحر اشاره شده است. معجزه با سحر تفاوتهاي عمدهاي دارد که عبارتاند از: الف) معجزه
شکستناپذیر است، ولی سحر مغلوب جادوي قويتر ص: 73 از خود واقع میشود. ب) جادو متکی
به نیروي محدود انسان است، اما معجزه بر قدرت بیپایان الهی تکیه دارد. ج) سحر، بر اساس تمرین و آموزش به دست میآید، اما
معجزه اینگونه نیست. د) ساحران نمیتوانند بر اساس پیشنهاد مردم کاري بکنند بلکه بر اساس تمرینهاي قبلی خود عمل میکنند،
اما پیامبران معجزات مهمی در پاسخ مردم حقطلب میآورند. ه) سحر بر اساس نیرنگ و از افراد منحرف صادر میشود، اما معجزه
3. در این آیه به این قانون کلی اشاره شده است که ساحران در هر کجا باشند «1» . بر اساس راستی و از افراد پاك صادر میشود
پیروز نخواهند شد؛ چون جادوي آنان متکی بر نیروي محدود انسانی و بر اساس نیرنگ و باطل استوار است و سرانجامِ باطل
شکست است. 4. مخالفان دین، با نیرنگ سحر به جنگ پیامبران میآمدند و با زیرکی در تصورات و خیالات مردم نفوذ میکردند
براي سحر استفاده شده است؛ یعنی سحر « صَ نَعُوا » و آنها را فریب میداند، اما سرانجام شکست میخوردند. 5. در این آیه از واژهي
نوعی صنعت و کار است که با زیرکی ساخته و پرداخته میشود. آموزهها و پیامها: 1. جادو و جادوگري، همواره محکوم به
شکست است. 2. با امداد الهی، با افسونها مقابله کنید. *** ص: 74 قرآن کریم در آیات هفتادم و
هفتاد و یکم سورهي طه به ایمان آوردن ساحران و تهدیدات فرعون نسبت به آنان اشاره کرده، میفرماید: 70 و 71 . فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ
سُجَّداً قَالُواْ ءَامَنَّا بِرَبِّ هرُونَ وَمُوسَی قَالَ ءَامَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ ءَاذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِي عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ
خِلفٍ وَلَأُصَ لِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَیُّنَآ أَشَدُّ عَذَاباً وَأَبْقَی (عصاي موسی افسونها را بلعید،) و ساحران سجدهکنان (به زمین)
آیا] پیش از آن که به شما رخصت دهم به او ] » : فرعون) گفت ) *«. ما به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم » : در افتاده، گفتند
ایمان آوردید؟! قطعاً او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است؛ پس حتماً دستانتان و پاهایتان را بر خلاف (یکدیگر) قطع
میکنم؛ و قطعاً شما را بر تنههاي درختان خرما به دار میآویزم؛ و حتماً خواهید دانست که عذاب کدام یک از ما شدیدتر و
نکتهها و اشارهها: 1. وقتی موسی عصاي خود را به فرمان خدا افکند، به مار اژدها گونهاي تبدیل شد و تمام وسایل «! پایدارتر است
جادوگري ساحران را به سرعت بلعید و غوغایی میان مردم برخاست و فرعون و فرعونیان تعجب کردند و وحشت زده شدند. اما
ساحران که متخصص جادوگري بودند و تفاوت معجزه و سحر را میدانستند، متوجه شدند که این معجزهي موسی است و او پیامبر
خداست؛ از این رو بلافاصله ایمان آوردند و به سجده افتادند. 2. ساحران گذشته که مؤمنان جدید بودند، نه تنها به ایمان خود
اعتراف کردند، بلکه اعلام کردند که پروردگار موسی و هارون را قبول دارند، تا اگر کسی به خاطر کارهاي آنان گمراه و به
صفحه 25 از 113
موسی و هارون بد بین شده است، متوجه شود و باز گردد و مسئولیتی بر دوش آنان نماند. ص: 75
3. ایمان آوردن ساحران ضربهي سنگینی بر پیکر فرعون بود؛ چون کسانی که از سراسر کشور براي مبارزه با موسی گردآورده بود،
خود در صف اول یاران موسی قرار گرفتند، از این رو سخت برآشفت و واکنش شتابزدهاي از خود نشان داد و دست به تهمت و
تهدید زد. 4. فرعون گفت: چرا قبل از آن که من به شما رخصت دهم، به خداي موسی ایمان آوردید؟! این جملهي فرعون نشان
میدهد که او مدعی بود که نه تنها بر مال و جان مردم حکومت دارد، بلکه بر فکر و روح و قلب آنان نیز حاکم است. 5. فرعون به
و این نوعی تهمت به افراد تازه ایمان آورده نیز به شمار میآمد. هر چند « او استاد شماست » : موسی تهمت جدیدي زد و گفت
فرعون خود میدانست که چنین مطلبی صحت ندارد و اگر موسی استاد ساحران بود در همهي مصر شناخته میشد، اما این را براي
آن گفت که زمینهي تهدیدها و مجازاتهاي بعدي را فراهم سازد. 6. قبلًا موسی ساحران را تهدید کرده بود که اگر بر خدا دروغ
من دست و پاي شما را قطع میکنم و شما را بر درختان نخل آویزان میکنم، » : ببندید، شما را مجازات میکند و حال فرعون گفت
7. مجازاتی که فرعون انتخاب کرد، یعنی قطع «. تا بدانید که عذاب من یا عذاب خداي موسی کدامیک دردناكتر و پایدارتر است
کردن دست راست و پاي چپ و بر عکس و نیز آویزان کردن از درختان نخل، براي آن بود که در این حالات افراد دیرتر میمردند
و این نوع اعدام دردناكتر و شکنجهآورتر بود. آموزهها و پیامها: 1. افراد متخصص، معجزات الهی را زودتر تشخیص میدهند و
ایمان میآورند. 2. جبّاران در برابر منطق رهبران الهی و ایمان آوردن آزادانهي مردم، به تهمت و تهدید روي میآورند و با
خشونت و قساوت برخورد میکنند. *** ص: 76 قرآن کریم در آیات هفتاد و دوم و هفتاد و سوم
. سورهي طه پاسخ کوبندهي ساحران به فرعون را بیان میکند و امید و ایمان محکم آنان را به تصویر میکشد و میفرماید: 72 و 73
قَالُواْ لَن نُّؤْثِرَكَ عَلَی مَا جَآءَنَا مِنَ الْبَیِّنتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَآ أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِ ی هذِهِ الْحَیَوةَ الدُّنْیَآ* إِنَّآ ءَامَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطینَا
تو را بر دلیلهاي روشن (معجزهآسا) که براي ما آمده و کسی که ما » : وَمَآ أَکْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَیْرٌ وَأَبْقَی (ساحران) گفتند
را آفریده، بر نمیگزینیم (و ترجیح نمیدهیم.) پس بر اساس آنچه تو داوري میکنی، حکم نما، [چرا که تنها، در این زندگی پست
(دنیا) حکم میرانی.* در حقیقت ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا خطاهاي ما و آنچه را از سحر، که بر آن وادارمان کردي، بر
نکتهها و اشارهها: 1. ساحران مؤمن شده در این جملات پاسخ کوبندهاي به فرعون دادند و «. ما بیامرزد؛ و خدا بهتر و پایدارتر است
اشاره کردند که اولًا، ما این هدایتی را که یافتهایم با هیچ چیز معاوضه نمیکنیم؛ ثانیاً، از تهدیدات تو هراسی نداریم؛ و ثالثاً، قلمرو
حکومت تو همین دنیاي زودگذر است. 2. ساحران مؤمن شده، با این جملات ثابت کردند که از تهدیدهاي فرعون مرعوب
نشدهاند و ایمان آنها بسیار محکم است. این شاید به خاطر آن بود که آن ساحران متخصص در فن سحر بودند و تفاوت سحر و
معجزه را به خوبی درك میکردند و لذا ایمانشان آگاهانه و قاطعانه بود. 3. در این آیات بیان شده که هدف ساحران از ایمان
آوردن پاك شدن از خطاها و گناه جادوگري است؛ یعنی آنها میخواستند زندگی آلودهي گذشتهي خود را رها سازند و راه
4. ساحران با اکراه و تحمیل فرعون به مبارزهي موسی آمده سعادت را در پیش بگیرند. ص: 77
و رضایت باطنی به این کار نداشتند، به ویژه هنگامی که موسی در روز مقابله سخنانی گفت و آنان را به تردید انداخت و «1» بودند
ولی مأموران فرعون باز هم آنان را به صحنهي مبارزه با موسی بازگرداندند. البته مأموران فرعون «2» ، حتی در میانشان تنازع شد
در این آیه « فَطَر » . براي تشویق ساحران جایزه و پاداش هم تعیین میکردند، ولی این مطلب منافاتی با اجبار ساحران نداشت. 5
ما هرگز تو را بر دلایل روشن و بر خدایی که ما را آفریده است مقدم » : ممکن است سوگند و یا عطف به جملهي قبل باشد؛ یعنی
6. از مجموع این «3» . البته برخی از مفسران با ترجیح معناي اول این واژه را اشاره به فطرت توحیدي نیز دانستهاند «. نخواهیم داشت
آیات و ایمان آوردن آزادانه و قاطعانهي ساحران در حضور فرعون استفاده میشود که انسان داراي ارادهاي آزاد و انقلابی است که
محیط نمیتواند چیزي را بر او تحمیل کند و جبر محیط افسانهاي بیش نیست. آموزهها و پیامها: 1. آگاهی سرچشمهي ایمان محکم
صفحه 26 از 113
میشود. 2. در برابر دلایل منطقی و روشن تسلیم شوید و فرمان سلطان را بر ص: 78 برهان مقدم
نکنید. 3. مخالفان دین با ایمان آوردن، خطاهاي گذشتهي خود را جبران کنند تا مشمول آمرزش الهی شوند. *** قرآن کریم در
آیات هفتاد و چهارم تا هفتاد و ششم سورهي طه به فرجام عذابآلود خلافکاران و عاقبت نیک مؤمنان شایسته کردار اشاره میکند
76 . إِنَّهُ مَن یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَایَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیَی وَمَن یَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصلِحتِ فَأُوْلئِکَ لَهُمُ - و میفرماید: 74
الدَّرَجتُ الْعُلَی جَنتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهرُ خلِدِینَ فِیهَا وَذلِکَ جَزَآءُ مَن تَزَکَّی که هر کس خلافکار به محضر پروردگارش
آید، پس در واقع جهنّم براي اوست؛ در حالی که در آن جا نه میمیرد و نه (در خوشی) زنده میماند. * و هر کس به محضر او
آید، در حالی که مؤمن است [و کارهاي شایسته انجام داده باشد، پس آنان، رتبههاي عالی براي شان (آماده) است.* (همان)
بوستانهاي (ویژه بهشتِ) ماندگار، که نهرها از زیر [درختان]- ش روان است، در حالی که در آن جا ماندگارند؛ و این پاداش
کسی است که پاك شود (و رشد نماید). نکتهها و اشارهها: 1. این سه آیه ممکن است ادامهي سخنان ساحرانِ مؤمن شده و یا
مطالب مستقلی از طرف خدا براي تکمیل مطالب ساحر باشد. البته مطالب این سه آیه و شرحی که دربارهي سرگذشت مؤمنان و
خلافکاران بیان شده، مطالبی عالی است و بعید است ساحران در این مدت کوتاهی که ایمان آوردند از این علوم اطلاع یافته باشند،
2. این آیه مؤمنان را در برابر مجرمان قرار داد و فرجام آنان «1» . مگر آن که خدا به آنها الهام کرده و بر زبانشان جاري ساخته باشد
تفسیر قرآن مهر جلد «2» . را مقایسه کرد. از این مقابله روشن میشود که مقصود از مجرمان در این آیه، خلافکاران بیایمان هستند
3. مجرمان در دوزخ در میان مرگ و زندگی دست و پا میزنند و حیات آنها از مرگ نیز تلختر است. 4. در این سیزدهم، ص: 79
آیات نیز قرآن از روش مقایسه و مقابلهي دو گروه استفاده کرده و این یکی از روشهاي تربیتی قرآن است که با تصویر سرنوشت
مؤمنان و غیرمؤمنان، مردم را بر سر دوراهی انتخاب قرار میدهد. آموزهها و پیامها: 1. فرجام نیک مؤمنان و فرجام عذابآلود
مجرمان روشن است (پس شما بنگرید که کدام راه را انتخاب کردهاید). 2. پاداش مؤمنان پاك و رشدیافته درجات عالی و بهشت
جاودان است. 3. اگر بهشت ویژه میخواهید، خودتان را تزکیه کنید. *** قرآن کریم در آیات هفتاد و هفتم تا هفتاد و نهم
79 . وَلَقَدْ أَوْحَیْنَآ إِلَی مُوسَی أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي - سورهي طه به نجات بنیاسرائیل و غرقشدن فرعونیان اشاره میکند و میفرماید: 77
فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ یَبَساً لَاتَخفُ دَرَکاً وَلَا تَخْشَ ی فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُم مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ* وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا
بندگانم را (از مصر) شبانه حرکت ده؛ و براي آنان راهی خشک در دریا بزن؛ در » : هَدَي و در حقیقت به موسی وحی کردیم که
و فرعون با لشکریانش آنان را دنبال کردند، و دریا *«. حالی که از تعقیب (فرعونیان) نمیترسی و (از غرق شدن نیز) نمیهراسی
آنان را فرا گرفت؛ با آنچنان (امواجی که) آنها را پوشانید.* و فرعون قومش را گمراه کرد؛ و راهنمایی نکرد. تفسیر قرآن مهر جلد
سیزدهم، ص: 80 نکتهها و اشارهها: 1. وقتی موسی بر ساحران پیروز شد و حقانیّت او آشکار گشت، بسیاري از مردم دین یهود را
پذیرفتند، ولی اکثریت قبطیان که پیرو فرعون بودند، روي برتافتند و مبارزهي اکثریت با اقلیت حقطلب آغاز شد، و حوادث تلخ و
شیرینی به وجود آمد تا این که خدا به موسی فرمان داد به همراه بنی اسرائیل از مصر به طرف صحراي سینا و فلسطین حرکت کند.
و در محاصرهي لشکر «1» او شبانه به راه افتاد و فرعون نیز با لشکریانش به تعقیب آنها پرداخت تا این که به کنار دریا رسیدند
دشمن و آب قرار گرفتند؛ پس خدا فرمان داد که موسی به صورت معجزه، راهی در میان دریا بگشاید و بنی اسرائیل را از آن عبور
دهد. پس از ورود بنیاسرائیل در آن راه، فرعون و لشکرش نیز بدون توجه به این معجزهي بزرگ موسی، به تعقیب بنیاسرائیل
پرداختند و وارد آن راه در کف دریا شدند. این هنگامی بود که بنی اسرائیل از طرف دیگر دریا خارج شدند و ناگهان فرمان الهی
براي هلاکت فرعون و فرعونیان فرارسید و همگی در زیر امواج خروشان دریا پنهان شدند تا درس عبرتی براي همهي طاغوتها در
2. راهی که در وسط دریا گشوده شد، کاملًا خشک شده بود تا این که بنی اسرائیل، به صورت مطمئن در «2» . همهي اعصار باشد
تفسیر «4» . این باشد که از محاصرهي فرعونیان نترس « نترس «3» از دَرَك » آن گام نهند. بنابراین، ممکن است مقصود از جملهي
صفحه 27 از 113
4. در این آیات بیان شده که فرعون نه تنها قوم خویش را گمراه ساخت، بلکه بعد از مشاهدهي قرآن مهر جلد سیزدهم، ص: 81
و بر اشتباه «1» معجزات الهی و گشوده شدن آب دریا و پی بردن به اشتباه خود نیز تلاش نکرد بار دیگر بنیاسرائیل را هدایت کند
این یکی از تفاوتهاي رهبران «2» . خود اصرار ورزید و لجاجت کرد و آنها را به میان امواج رودخانه برد و همه را هلاك ساخت
حق و باطل است که رهبران حق اگر در رهبري خویش اشتباه کردند بدان اقرار میکنند و مردم را آگاه میسازند و آنها را از راه
انحرافی به راه حق باز میگردانند. آموزهها و پیامها: 1. در نهایت، خدا بندگان خود را نجات میدهد و دشمنان خود را هلاك
. میسازد. 2. رهبر باطلگرا، مردم را به سوي گمراهی میکشاند و (پس از توجه به اشتباه خود، باز هم) آنها را هدایت نمیکند. 3
از هلاکت فرعونیان درس عبرت بگیرید. *** قرآن کریم در آیهي هشتادم سورهي طه نعمتهاي خدا را بر بنیاسرائیل برمیشمارد
و میفرماید: 80 . یبَنِی إِسْرءِیلَ قَدْ أَنجَیْنکُم مِّنْ عَدُوِّکُمْ وَوعَدْنکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَي اي بنی اسرائیل (:
فرزندان یعقوب) بیقین شما را از (چنگ) دشمنتان نجات بخشیدیم؛ و در طرف راست (کوه) طور، با شما وعده گذاشتیم، و تفسیر
قرآن مهر جلد سیزدهم، ص: 82 خوراکی [عسل مانند،] و مرغانی [بلدرچین گونه بر شما فرستادیم؛ نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه
اولین نعمت را آزادي و رهایی ملت بنی اسرائیل اعلام میکند؛ زیرا رهایی از چنگ مستکبران و سلطهطلبان و کسب استقلال و
آزادي، اساس هر گونه فعالیت مثبت است. 2. این آیه دومین نعمت را نعمت مکان معنوي معرفی کرده است که بنی اسرائیل را به
کنار راست کوه مقدس طور دعوت کردند. این مطلب اشاره به میعادگاه طور است که موسی به همراه گروهی از بنی اسرائیل به آن
3. سومین نعمت الهی که «1» . میعادگاه رفتند و الواح تورات به موسی علیه السلام نازل شد و جلوهي خاص خدا را مشاهده کردند
سَلوي اشاره به دو غذاي خوشمزه و » و « مَن » . در این آیه بیان شده، نعمت غذاي نیکوست که براي بنی اسرائیل آماده شده بود
آموزهها و پیامها: 1. به یاد نعمتهاي «2» . نیروبخش است که یکی شبیه عسل طبیعی و دوم گوشت نوعی پرنده شبیه بلدرچین بود
الهی باشید (تا سپاس آنها را به جا آورید.) 2. مهمترین نعمتهاي الهی بر یک ملت نعمت آزادي، معنویت و غذاي نیکوست. ***
ص: 83 قرآن کریم در آیات هشتاد و یکم و هشتاد و دوم سورهي طه با دادن هشدار به طغیانگران
بنی اسرائیل و مژده به مؤمنان شایستهکار، میفرماید: 81 و 82 . کُلُواْ مِن طَیِّبتِ مَا رَزَقْنکُمْ وَلَا تَطْغَوْاْ فِیهِ فَیَحِ لَّ عَلَیْکُمْ غَ َ ض بِی وَمَن
یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَي وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صلِحاً ثُمَّ اهْتَدَي (و گفتیم:) از [خوراکیهاي پاکیزه (از) آنچه به شما
روزي دادهایم، بخورید، و در (مورد) آن طغیان مَکنید، که خشم من بر شما روا میشود و هر کس خشم من بر او روا شود، پس
یقیناً سقوط میکند.* و قطعاً من بسیار آمرزنده هستم کسی را که توبه کند و ایمان آورد، و [کار] شایسته انجام دهد، سپس راه
یابد. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه فرمان داده شده که از نعمتهاي پاکیزهي الهی بخورید و در مورد آنها طغیان نکنید. مقصود
از طغیان در نعمتها آن است که انسان آنها را در راه سعادت خود و اطاعت پروردگار استفاده نکند و وسیلهاي براي ناسپاسی و
هَوي در اصل به معناي سقوط از بلندي است که معمولًا نتیجهاش نابودي است و در این جا » . گناه و گردنکشی قرار دهد. 2
. مقصود آن است که هر کس مورد خشم خدا واقع شود، از مقام قُرب الهی و درگاه او رانده میشود که این سقوط مقامی است. 3
در این آیات دو قانون کلی بیان شده است: نخست این که، هر کس مورد خشم خدا واقع شود سقوط میکند. و دوم آن که هر
کس بازگردد و هدایت را برگزیند و شایسته کار شود، و ایمان آورد، مشمول آمرزش الهی میشود. 4. در آیهي دوم چهار شرط
براي آمرزش گردنکشان گناهکار بیان شده است: ص: 84 الف) بازگشت به سوي خدا و توبه
کردن از گذشته که شستوشوي روح انسان را در پی دارد؛ ب) تابیدن نور ایمان در دل انسان؛ ج) شکوفا شدن ایمان به وسیلهي
کردار شایسته؛ د) پایدار ماندن بر راه هدایت و پذیرش رهنمود رهبران الهی. 5. هدایتی که در آیهي اخیر بیان شده است، مرحلهاي
پس از ایمان و عمل صالح است. مفسران قرآن در این مورد چند دیدگاه دارند: برخی برآناند که مقصود از این هدایت، همان
پایداري بر راه ایمان و کردار شایسته است که انسان توبهکار بار دیگر به قلمرو گناه بازنگردد. و برخی دیگر از مفسران برآناند که
صفحه 28 از 113
واژهي هدایت در این جا اشاره به پذیرش ولایت رهبران الهی است که در زمانی موسی علیه السلام و در زمانی دیگر پیامبر اسلام
صلی الله علیه و آله و امامان اهل بیت علیهم السلام رهبر جامعه هستند که یکی از ارکان دین است. البته این دو تفسیر با همدیگر
منافاتی ندارند، بلکه لازم و ملزوم همدیگرند. 6. در برخی از احادیث از امام باقر علیه السلام روایت شده که مقصود از این هدایت،
همان ولایت اهل بیت علیهم السلام است؛ سپس افزودند: به خدا سوگند! اگر کسی تمام عمر خود را در میان رکن و مقام (نزدیک
«1» . کعبه) عبادت کند، سپس از دنیا برود، در حالی که ولایت ما را نپذیرفته باشد، خدا او را با صورت در آتش خواهد افکند
و مقصود همان است «1» ص: 85 البته مضمون این حدیث از طریق اهل سنت نیز حکایت شده است
که در هر زمانی ولایت پیامبر و امام بر حق، شرط قبولی اعمال مؤمنان و آمرزش آنهاست و پیروي نکردن از ولایت رهبران الهی
سبب انحراف مردم میشود، همان طور که بنیاسرائیل به گوسالهپرستی افتادند. آموزهها و پیامها: 1. از غذاهاي پاکیزه بخورید (و
سپاس خداي آفرینندهي آنها را به جا آورید) و راه ناسپاسی و طغیان نپیمایید. 2. طغیانگران مورد خشم خدا قرار میگیرند و سقوط
میکنند. 3. آمرزش گناهکاران چهار شرط دارد: توبه، ایمان، کردار شایسته و پذیرش هدایت (ولیّ خدا). *** تفسیر قرآن مهر
جلد سیزدهم، ص: 86
غوغاي سامري
قرآن کریم در آیات هشتاد و سوم تا هشتاد و پنجم سورهي طه به گفتمان خدا با موسی و عشق او به مناجات پروردگار و آگاه
85 . وَمَآ أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یمُوسَی قَالَ هُمْ أُوْلَآءِ عَلَی أَثَرِي وَعَجِلْتُ - کردن موسی از فتنهي سامري اشاره میکند و میفرماید: 83
إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَ ی قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِن بَعْدِكَ وَأَضَ لَّهُمُ السَّامِرِيُ اي موسی! چه چیز تو را نسبت به قومت به عجله وا داشت؟*
پس ما » : خدا) فرمود ) *«. آنان همانهایی هستند که در پی منند؛ و به سوي تو شتافتم، پروردگارا، تا خشنود شوي » : (موسی) گفت
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به دورهي مهمی از زندگی «. قطعاً قومت را بعد از تو، آزمودیم و سامري، آنان را گمراه ساخت
موسی و بنیاسرائیل اشاره شده است؛ یعنی هنگامی که موسی با بنیاسرائیل از چنگ فرعونیان رهایی یافتند و از مصر و رود نیل
عبور کردند و به صحراي سینا رسیدند، موسی به همراه گروهی از بزرگان و نمایندگان بنیاسرائیل به میعادگاه طور رفت تا آنان را
با معارف الهی و حقایق خداشناسی و وحی آشناتر سازد، اما موسی به خاطر شوق مناجات با پروردگار و شنیدن آهنگ وحی، با
شتاب بیشتري حرکت کرد و زودتر به میعادگاه رسید و از این رو خدا از او پرسید، چرا در آمدن به این جا شتاب کردي و قومت
را پشت سرگذاشتی؟! و او که صداي محبوب خویش را شنیده بود، عاشقانه، به ابراز محبت پرداخت و گفت: من زودتر آمدم تا تو
را خشنود سازم. این مناجات و ملاقات سی روز ادامه یافت، سپس ده روز دیگر تمدید شد. در این میان فردي به نام سامري با سوء
استفاده از این فرصت (غیبت موسی) گروه زیادي از بنی اسرائیل را به گوسالهپرستی دعوت کرد و آنها را گمراه ساخت و خدا خبر
است، ولی هنگامی تفسیر قرآن مهر جلد « شَمري » در اصل به زبان عبري « سامري » این فتنه را به موسی علیه السلام داد. 2. واژهي
شد؛ یعنی سامري منسوب به شمرون، فرزند یشاکر، چهارمین « سین » تبدیل به « شین » سیزدهم، ص: 87 که به زبان عربی منتقل شده
او مردي باهوش، خودخواه و منحرف بود که با جرأت و مهارت خاصی توانست اکثریت بنی اسرائیل را «1» . نسل یعقوب است
گمراه سازد. او با طلاهایی که بنیاسرائیل از مصر آورده بودند، گوسالهاي ساخت که با ترفندي خاص صدایی از آن خارج میشد
3. بنیاسرائیل پیروان موسی علیه السلام شده «2» . و به این ترتیب، مردمی را که مایل به بت پرستی بودند، به گوساله پرستی کشاند
بودند، اما هنوز زمینههاي شرك و بتپرستی در برخی از آنان وجود داشت و پس از عبور از رود نیل، با دیدن صحنهي بتپرستی
و گاوپرستی برخی از اقوام، این زمینه در آنها تقویت شد، به طوري که از موسی علیه السلام خواستند براي آنان بتی همانند آنان
بسازد. وقتی موسی به کوه طور رفت و مناجات او ده روز تمدید شد، منافقان شایعهي مرگ موسی را رواج دادند و این خبر نیز
صفحه 29 از 113
زمینهي انحراف بنی اسرائیل را بیشتر تقویت کرد و جهل مردم بنیاسرائیل و زیرکی سامري سبب شد که در مدت کوتاهی از
آموزهها و پیامها: 1. مردان الهی، عاشق مناجات با خدا هستند. 2. اگر رهبران «3» . قلّهي توحید، به دامان شرك و کفر سقوط کنند
بزرگ الهی در جامعه نباشند، سردمداران گمراهی از فرصت سوء استفاده میکنند و مردم را گمراه میسازند. 3. خدا ایمان مردم را
با افراد گمراه کننده میآزماید. *** ص: 88 قرآن کریم در آیات هشتاد و ششم و هشتاد و هفتم
. سورهي طه به خشم و ناراحتی موسی علیه السلام از انحراف بنی اسرائیل و عذرتراشی آنان اشاره میکند و میفرماید: 86 و 87
فَرَجَعَ مُوسَی إِلَی قَوْمِهِ غَضْ بنَ أَسِفاً قَالَ یقَوْمِ أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْداً حَسَ ناً أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَن یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِّن
رَّبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِي* قَالُواْ مَآ أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْکِنَا وَلکِنَّا حُمِّلْنَآ أَوْزَاراً مِّن زینَۀِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنهَا فَکَذلِکَ أَلْقَی السَّامِرِيُ و موسی
اي قوم [من ! مگر پروردگارتان وعدهي نیکویی به شما وعده نداد؟! » : خشمناك [و] اندوهگین به سوي قومش بازگشت، [و] گفت
و آیا پیمان (جدایی من) بر شما طولانی شد، یا میخواستید خشمی از پروردگارتان بر شما روا شود که با من خلف وعده
به اختیار خود با تو خُلف وعده نکردیم، و لیکن بارهاي سنگینی از زیور قوم (فرعون) بر ما نهاده شده بود، و » : گفتند *«!؟ کردید
و سامري چنین القا کرد، نکتهها و اشارهها: 1. سامري طلاهایی را که مردم از مصر به همراه آورده بودند از آنها «. آنها را افکندیم
گرفت و گوسالهاي ساخت و بسیاري از بنیاسرائیل را به گمراهی و گوسالهپرستی کشاند. موسی با شنیدن این خبر با خشم به سوي
بنی اسرائیل آمد، در حالی که شدیداً تأسف میخورد که چگونه در غیاب او زحماتش را به باد دادهاند. 2. موسی به مردم گفت:
آیا پروردگار به شما وعدهي نیکویی نداده بود؟ مقصود از این وعده، همان وعدهي نزول تورات و بازگشت موسی به همراه احکام
الهی یا وعدهي نجات و پیروزي بر فرعونیان و وارث حکومت زمین شدن و یا وعدهي آمرزش براي توبه کاران است. تفسیر قرآن
3. موسی گفت: آیا به خاطر این که عهد ما «1» . مهر جلد سیزدهم، ص: 89 البته مانعی ندارد که همهي این موارد مقصود آیه باشد
به طول انجامید و از سی روز به چهل روز رسید، شما دست از ایمان برداشتید و گوسالهپرستی را برگزیدید و نتوانستید در این
مدت کوتاه خودتان را حفظ کنید، در حالیکه شما معجزات الهی مرا با چشم خود دیده بودید! 4. موسی گفت: شما میخواستید با
خلف وعده با من و انجام کار زشت گوسالهپرستی، خشم پروردگار را بر خود روا کنید. یعنی عمل شما چنان زشت است که گویا
میخواستید خود را گرفتار خشم الهی کنید. 5. در این آیات به وعدهگاه موسی با بنی اسرائیل اشاره شده است، که شاید مقصود
و تا آمدن موسی از طور از هارون پیروي کنند، ولی مردم با او خلف وعده «2» همان پیمان او با مردم باشد که بر خط توحید بمانند
ما » : 6. چگونه بنی اسرائیل از روش فرافکنی استفاده کردند و تقصیر انحراف خود را به گردن سامري انداختند و گفتند «3» . کردند
البته سامري عامل گمراه کنندهاي بود، اما تصمیم گیرندهي نهایی خود مردم بودند که با میل «. به میل خود خلف وعده نکردیم
باطنی خویش از او پیروي کردند و گوساله پرست شدند. 7. بنی اسرائیل مقداري طلا و زیور آلات از مصر به همراه خود آورده
ص: 90 بودند و وقتی موسی به طور رفته بود، آنها را به دور انداختند و یا در آتش ریختند و سامري
از این فرصت استفاده کرد و با طراحی نقشهاي ماهرانه، گوسالهاي از آنها ساخت و مردم را فریب داد. البته ممکن است از جملهي
آخر این آیات استفاده شود که همهي این کارها به القاي سامري و طبق برنامهریزي و تحریک او انجام شده است. آموزهها و
پیامها: 1. رهبران الهی دلسوز و غمخوار ملت خویش هستند. 2. با رهبران الهی خلف وعده نکنید که شما را گرفتار خشم الهی
میکند. 3. روش گناهکاران، بهانهتراشی و فرافکنی است. 4. مراقب القائات گمراه کنندگان در جامعه باشید تا در دام آنها گرفتار
نشوید. *** ص: 91 قرآن کریم در آیات هشتاد و هشتم و هشتاد و نهم سورهي طه بهفریبکاري
سامري و دلایل عقلی بطلان گوساله پرستی اشاره کرده، میفرماید: 88 و 89 . فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَداً لَّهُ خُوَارٌ فَقالُواْ هذَآ إِلهُکُمْ وَإِلهُ
مُوسَی فَنَسِیَ* أَفَلَا یَرَوْنَ أَلَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلًا وَلَا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَ رّاً وَلَا نَفْعاً و براي آنان مجسّمهي گوسالهاي که صداي گاو داشت،
و فراموش کرد.* و آیا نمیبینند که (این گوساله) هیچ پاسخی به آنان «. این معبود شما، و معبود موسی است » : برون آورد؛ و گفتند
صفحه 30 از 113
نمیدهد، و مالک هیچ سود و زیانی براي آنان نیست؟! نکتهها و اشارهها: 1. سامري با استفاده از فرصت طلایی غیبت موسی و با
جمعآوري زیورآلات بنی اسرائیل، توانست مجسمهاي شبیه گوساله بسازد و با استفاده از روشی خاص در جریان هوا، صدایی شبیه
صداي گوساله از آن بیرون آورد و همین سبب شد که سادهلوحان بنی اسرائیل و گمراهان اطراف او به وجد آیند و خداي حقیقی
را فراموش کنند و این گوساله را معبود خویش بخوانند. 2. در این آیات به دلایل عقلی بطلان گوسالهپرستی اشاره شده است و آن
این که تنها شنیدن صدا از یک مجسمه کافی نیست بلکه یک معبود واقعی باید بتواند به پرسشهاي مردم پاسخ گوید و بر فرض
که همچون یک انسان بتواند به پرسشها پاسخ بدهد، باز هم کافی نیست بلکه باید صاحب اختیار سود و زیان مردم باشد و این
« فَنَسِیَ » گوساله نه سخن میگوید و نه مالک سود و زیان کسی است؛ پس عقل انسان اجازه نمیدهد که او را بپرستد. 3. اگر تعبیر
ادامهي سخن اطرافیان سامري باشد، مقصود آن است که موسی فراموش کرد که به شما بگوید این گوساله معبود شماست. تفسیر
قرآن مهر جلد سیزدهم، ص: 92 و اگر این تعبیر جملهي مستقلی از خدا باشد، مقصود آن است که سامري عهد خویش با خدا و
آموزهها و پیامها: 1. گمراه کنندگان از جهل و سادهلوحی مردم سوء استفاده میکنند؛ پس نقشهها و «1» . موسی را فراموش کرد
ترفندهاي آنان را افشا کنید تا مردم را به گمراهی نیندازند. 2. با دقت بنگرید و با استدلال خدا را بشناسید تا در دام گمراهگنندگان
گرفتار نشوید. 3. خدایی را بپرستید که صاحب اختیار سود و زیان و پاسخگوي نیازهاي شماست. *** قرآن کریم در آیات نودم و
نود و یکم سورهي طه به سخنان باز دارندهي هارون با بنیاسرائیل و لجاجت آنها اشاره میکند و میفرماید: 90 و 91 . وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ
هرُونُ مِن قَبْلُ یقَوْمِ إِنَّمَ ا فُتِنْتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطیعُواْ أَمْرِي* قَالُواْ لَن نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عکِفِینَ حَتَّی یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَی و در
اي قوم [من ! فقط بوسیله آن (گوساله) مورد آزمایش قرار گرفتهاید؛ و در واقع » : حقیقت هارون، از پیش به آنان گفته بود
پیوسته بر » : بنی اسرائیل) گفتند ) *«. پروردگار شما (خداي) گستردهمهر است؛ پس، از من اطاعت کنید، و فرمانم را اطاعت نمایید
نکتهها و اشارهها: 1. موسی هنگامی که براي مناجات به کوه طور «. آن (گوساله پرستی) میمانیم، تا موسی به سوي ما باز گردد
میرفت، برادرش هارون را به عنوان جانشین خود برگزید و در میان بنی اسرائیل قرار داد و ص: 93
سفارشهاي لازم را به او نمود. وقتی بنی اسرائیل به انحراف و گوسالهپرستی روي آوردند، هارون به مبارزه با آنان برخاست ولی
سخنان او در دل اکثریت مردم مؤثر واقع نشد و او به همراه عدهي کمی که مؤمن و استوار بودند، از آنها جدا شد و دوري گزید تا
2. هارون طی چهار مرحله با گوسالهپرستی مبارزه کرد: نخست به مردم «1» . اختلاط آنها به منزلهي امضاي گوسالهپرستی نباشد
اعلام کرد که این یک خط انحرافی است که میدان آزمایش شماست؛ و این هشداري بود تا افراد غافل را بیدار کند. در مرحلهي
دوم، آنها را به یاد رحمت و بخشش پروردگار انداخت تا نعمتهاي الهی را بر خودشان به یاد آورند؛ نعمت آزادي از چنگ
فرعونیان، نعمت وحدت، نعمت دین و هدایت به توحید. یادآوري این نعمتها تأثیر عمیقی بر مردم میگذاشت و آنها را به
آمرزش خدا امیدوار میکرد. در مرحلهي سوم، مردم را متوجه مقام نبوّت خویش و جانشینی برادرش موسی کرد. و در مرحلهي
چهارم، آنان را با وظایف الهیشان آشنا کرد و به آنان گفت که باید از فرمان من پیروي کنید. 3. بنی اسرائیل شدیداً به
گوسالهپرستی روي آورده بودند، به طوري که با لجاجت در برابر دلایل رهبر خود، هارون ایستادند و بر گوسالهپرستی اصرار
ورزیدند. شاید آن جاهلان امیدوار بودند که موسی هم بیاید و انحراف آنان را تأیید کند و یا این که غیبت موسی را بهانهاي براي
ادامهي انحراف خود قرار داده بودند. ص: 94 آموزهها و پیامها: 1. با حرکتهاي ضد انقلابی و ضد
دینی مبارزه کنید و با تبلیغات خود مردم را بیدار نمایید تا فریب منحرفان را نخورند. 2. از جانشین پیامبرتان پیروي کنید. 3. برخی
از منحرفان لجوج هستند و در برابر رهبري میایستند (شما فریب آنها را نخورید و از آنها جدا شوید). *** قرآن کریم در آیات
94 . قَالَ یهرُونُ مَا - نود و دوم تا نود و چهارم سورهي طه به اعتراض موسی به هارون و پاسخ او اشاره میکند و میفرماید: 92
مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَ لُّواْ* أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَ َ ص یْتَ أَمْرِي* قَالَ یَبْنَؤُمَّ لَاتَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرءِیلَ
صفحه 31 از 113
اي هارون! هنگامی که دیدي آنان گمراه شدند، چه چیزي تو را بازداشت،* که [از من پیروي » : وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی (موسی) گفت
اي فرزند مادر [م ! ریش من و (موي) سرم را نگیر؛ [چرا] که هراس » : هارون) گفت ) *«!؟ کنی؟! و آیا دستور مرا نافرمانی کردي
نکتهها و اشارهها: 1. موسی قبل «. داشتم که بگویی میان بنی اسرائیل (: فرزندان یعقوب) تفرقه انداختی، و سخن مرا مراعات نکردي
از آن که به کوه طور براي مناجات برود، به برادرش هارون سفارش کرد که جانشین من در قوم بنی اسرائیل باش و در میان آنان به
ولی وقتی از کوه طور بازگشت و مسئلهي گوسالهپرستی را دید، نخست با «1» . اصلاح بپرداز و از راه فسادگران پیروي نکن
برادرش هارون برخورد کرد و ص: 95 دست به سر و ریش او برد و با شدّت به او اعتراض کرد که
2. هارون با شرك و گوساله پرستی بنی «1» . چرا از روش و سخنان من پیروي نکردي و با گوسالهپرستی و شرك مبارزه نکردي
اسرائیل مبارزه کرده بود، و قرآن کریم سخنان او را در آیهي نودم همین سورهي حکایت میکند، اما موسی با هارون به شدت
برخورد کرد تا بنی اسرائیل متوجه بزرگی گناه خود بشوند و بدانند که انحراف از توحید قابل چشمپوشی نیست و نیز با پاسخ
هارون روشن شود که او مسامحه نکرده و بیگناه است. 3. هارون براي کاستن از شدت ناراحتی موسی، نخست برخورد عاطفی
خطاب کرد، تا او را بر سر لطف آورد و بعداً پاسخ او را داد. 4. هارون به موسی یادآوري «! اي فرزند مادرم » کرد و به او با تعبیر
کرد که تو به من دستور اصلاح داده بودي و اگر من با اکثریت بنی اسرائیل در گیر میشدم، ممکن بود بگویی چرا بین مردم تفرقه
این مردم بنی اسرائیل مرا » : افکندي و سفارش مرا عمل نکردي. هارون در سخن دیگري که قرآن از او حکایت کرده میگوید
و با این سخنان بی گناهی خود را ثابت کرد. 5. هارون به خاطر بیم از اختلافات «2» «. تضعیف کردند و نزدیک بود که مرا بکشند
شدید اجتماعی، تا حدي کوتاه آمد و فقط مردم را نصیحت کرد، ولی اقدام عملی نکرد. این همان کاري بود که جانشین پیامبر
اسلام صلی الله علیه و آله یعنی امام علی علیه السلام پس از آن حضرت کرد و با سکوت خود از اختلافات امت اسلام جلوگیري
. نمود، تا نهال اسلام در اوان جوانی به تفرقه و نابودي کشانده نشود. ص: 96 آموزهها و پیامها: 1
مسئولان جامعه در برابر انحرافات مردم پاسخگو هستند و لازم است که رهبري جامعه از آنها توضیح بخواهد. 2. مسئولان باید مانع
تفرقه در جامعه و شوند از دستورات رهبري پیروي کنند. *** قرآن کریم در آیات نود و پنجم و نود و ششم سورهي طه به
گفتوگوي موسی با سامري و توجیههاي او در مورد کار ناپسندش اشاره میکند و میفرماید: 95 و 96 . قَالَ فَمَا خَطْبُکَ یسمِرِيُّ*
اي سامري، پس » : قَالَ بَصُ رْتُ بِمَ ا لَمْ یَبْصُ رُواْ بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْ َ ض ۀً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکَ ذلِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی (موسی) گفت
به چیزي که (آنان) بدان شناخت نداشتند، بینش یافتم؛ و مشتی از آثار فرستاده [خدا] » : سامري) گفت ) *«!؟ [جریان کار تو چه بود
نکتهها و اشارهها: 1. موسی در سه مرحله با «. را برگرفتم، و آن را دور افکندم، و اینچنین نفس من (این کار را) برایم آراست
گوسالهپرستی مبارزه کرد: ابتدا به بنی اسرائیل اعتراض کرد؛ سپس با هارون برخورد کرد و به سراغ عامل اصلی انحراف یعنی
سامري رفت و از او توضیح خواست و در نهایت با شدّت با او برخورد نمود. 2. در مورد پاسخ سامري و این که مقصودش از
چه بوده است، مفسران دو دیدگاه دارند: الف) منظور همان موسی علیه السلام بود که در آغاز به بخشی از تعلیمات او « رسول »
ایمان آورد، سپس در آن تردید کرد و آن را به دور افکند و به سراغ بتپرستی رفت که نفس او در نظرش زینت داده بود. تفسیر
البته «1» . قرآن مهر جلد سیزدهم، ص: 97 ب) منظور، جبرئیل بود که سامري از آثار او استفاده کرد و گوساله را به صدا در آورد
که بعید هم به نظر نمیرسد. 3. در این آیه بیان شده که سامري اطلاعات و «2» تفسیر اول را برخی از مفسران بزرگ ترجیح دادهاند
فنون و علومی داشت و با استفاده از آنها توانست گوسالهاي بسازد که صداي گاو دهد و باعث انحراف مردم شود. از این مطلب
استفاده میشود که سامري دانشمندي بود که منحرف شده بود. البته او یادآور شد که فریب نفس خود را خورده است و این اعمال
زشت در نظر او زیبا جلوه داده شده است. آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی منحرفان را بازخواست کنند (و بعد از محاکمه و در
صورت محکومیت، مجازات نمایند). 2. علم بدون تقوا خطرناك است و دانشمندانی که تزکیه نشده و تابع هواي نفس باشند،
صفحه 32 از 113
ممکن است جامعه را به سقوط بکشانند. *** ص: 98 قرآن کریم در آیات نود و هفتم و نود و
هشتم سورهي طه به سخنان موسی در مورد تبعید سامري و بطلان شرك و اثبات توحید اشاره میکند و می فرماید: 97 و 98 . قَالَ
فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیَوةِ أَن تَقُولَ لَامِسَاسَ وَإِنَّ لَکَ مَوْعِداً لَّن تُخْلَفَهُ وَانظُرْ إِلَی إِلهِکَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَیْهِ عَاکِفاً لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ
پس برو، که در واقع بهرهي تو در زندگی این » : فِی الْیَمِّ نَسْفاً* إِنَّمَآ إِلهُکُمُ اللَّهُ الَّذِي لَآإِلهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍ عِلْماً (موسی) گفت
و در حقیقت براي تو وعدهگاه (عذابی) است، که از آن درباره تو تخلف نخواهد «(! هیچ تماسی (با من مگیرید » : است که بگویی
شد. و به معبودت که پیوسته بر (پرستش) آن ملازم بودي، بنگر؛ قطعاً آن را میسوزانیم سپس (ذرّاتِ) آن را کاملًا جدا کرده و در
نکتهها و «. دریا پراکنده میسازیم.* معبود شما تنها خدایی است که هیچ معبودي جز او نیست؛ علم (او) بر همه چیز گسترده است
ممکن است این یکی از قوانین جزایی شریعت موسی بوده «. با من تماس نگیرید » : اشارهها: 1. موسی به سامري گفت به مردم بگوید
باشد که هر کس گناه سنگینی مرتکب میشد، موجود پلید شناخته میشد و کسی حقّ تماس با او، و او هم حقّ تماس با مردم را
نداشت. سامري هم پس از ماجراي گوسالهپرستی بر اساس همین حکم مورد تحریم واقع شد و ناچار گردید از شهر بیرون برود و
در بیابان سرگردان شود. و یا مقصود آن بود که موسی در حق سامري نفرین کرد و او به بیماري مرموزي گرفتار شد که واگیردار
بود و کسی نمیتوانست با او تماس بگیرد و یا ص: 99 این که به بیماري روانی گرفتار شد که هر
2. مجازات دوم سامري آن «1» . و این اولین مجازات سامري بود «. با من تماس نگیرید » : کس به سامري نزدیک میشد فریاد میزد
بود که وعدهي قطعی عذاب الهی به او داده شد و مجازات سوم او آن بود که گوسالهي او را جلوي چشمانش سوزاندند و ذرات
به خاطر تحقیر آن و از بین بردن شکل ظاهرياش بود و خرد کردن و پخش « گوسالهي طلایی » آن را به دریا پاشیدند. 3. سوزاندن
کردن آن در دریا براي آن بود که فکر گوسالهپرستی را بکوبند و مادهي فساد از میان مردم برچیده شود، تا دوباره وسوسه نشوند
که گوسالهي جدیدي بسازند. آموزهها و پیامها: 1. در برابر انحرافات عقیدتی و رهبران گمراه به شدّت بایستید و آنان را تحریم
کنید و مادهي فساد را نابود سازید. 2. معبودي را برگزینید که یکتا و داناي به همه چیز است (نه بتهاي بیجان و بدون شعور، که
مشکلی را از شما نمیگشایند). *** ص: 100 قرآن کریم در آیات نود و نهم تا صد و یکم سورهي
101 . کَذلِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ - طه با توجه دادن به تاریخ گذشتگان، به قرآن و کیفر رويگردانی از آن اشاره میکند و میفرماید: 99
مِنْ أَنبَآءِ مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ ءَاتَیْنکَ مِن لَّدُنَّا ذِکْراً* مَّنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیمَ ۀِ وِزْراً* خلِدِینَ فِیهِ وَ سَآءَ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیمَۀِ حِمْلًا
اینچنین از خبرهاي بزرگ آنچه که گذشته است، براي تو حکایت میکنیم؛ و بیقین از نزد خود، آگاه کنندهاي [: قرآن را به تو
دادیم.* هر کس از آن روي گرداند، پس در حقیقت او روز رستاخیز بار سنگین (گناه) را بر دوش خواهد داشت!* در حالی که
در آن (بار گناه و عذاب) ماندگارند؛ و در روز رستاخیز بد باري براي آنان است! نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه با اشاره به
سرگذشت موسی و فرعون و بنیاسرائیل، که در آیات پیشین بیان شد، هدف کلی این قصهها را چنین اعلام کرده است که خدا
اخبار گذشتگان را براي شما بیان میکند (تا عبرت بیاموزید و بیدار شوید). 2. قرآن کریم در آیات و سورههاي متعددي
سرگذشت و تاریخ ملتهاي گذشته را بیان کرده است؛ زیرا تاریخ آزمایشگاه بزرگ زندگی انسانهاست که شکستها،
پیروزيها، کامیابیها، ناکامیها، بدبختی و سعادت انسانها را در برابر چشم انسان به تصویر میکشد و راه آیندگان را روشن
میسازد؛ تاریخ آیینهي پیشینیان و معلم انسانهاست؛ تاریخ چراغ مسیر زندگی انسان و مربّی آیندگان است و تاریخ یکی از اسباب
است؛ چون آیات قرآن موجب تذکّر، یادآوري و بیداري انسانهاست. آري؛ « ذِکر » هدایت الهی است. 3. یکی از نامهاي قرآن
قرآن سرگذشت ملتهاي پیشین را به صورت صحیح یادآوري میکند، تا ما درس عبرت گیریم. تفسیر قرآن مهر جلد سیزدهم،
4. اگر کسی از حقایق قرآن و یادآوريهاي عبرتآموز تاریخی آن روي گرداند، به بیراهه میرود و بارهاي سنگین ص: 101
به معناي بار سنگین است و در این جا مقصود بار مسئولیت و گناهی « وِزْر » . انحرافات فکري و گناهان را بر دوش خود مینهد. 5
صفحه 33 از 113
است که انسان غافل و گناهکار بر دوش میکشد و در روز رستاخیز نیز در زیر همین بار مسئولیت میماند. این اشاره به تجسّم
آموزهها و پیامها: 1. از اخبار پیشینیان و «1» . اعمال است؛ یعنی مجازاتهاي قیامت تجسّم اعمال انسان در این جهان است
یادآوريهاي تاریخی قرآن متذکّر شوید (و عبرت گیرید). 2. هر کس چشم خود را بر حقایق تاریخی ببندد، بار خود را سنگینتر
میسازد و مسئولیت او در رستاخیز بیشتر میشود. ***
رستاخیز